فتورئالیسم؛ تصاویری خیره کننده و عکس گونه

You are currently viewing فتورئالیسم؛ تصاویری خیره کننده و عکس گونه
  • Post category:غیره

فتورئالیسم؛ تصاویری خیره کننده و عکس گونه

سبک فتورئالیسم اواخر دهه 1960 در نقاشی و مجسمه سازی ظهور پیدا کرد که به عنوان رئالیسم جدید یا وریسم در کشورهای آمریکا و بریتانیا شناخته شد. فتورئالیسم از زیر شاخه های سبک رئالیسم به شمار می رود که هدف آن خلق تصویری با دقت و جزئیات عکس است تا حدی که چشم انسان ناتوان از تشخیص بین تصویر ترسیم شده و عکس باشد؛ بنابراین در این سبک، واقعیت ها و جزئیات در تصویر وضوح زیادی پیدا می کنند.

فتورئالیسم شکلی از هنر معاصر شناخته می شود که از عکس برای خلق یک بازتولید بسیار واقع گرایانه بهره برده باشد؛ به طوری که واقعیت ها به صورت بسیار آشکار، با وضوح بالا و به دور از تخیل، استفاده از عناصر غیرواقعی و آرمان ها به نمایش درآیند؛ بدین سان در فتورئالیسم توصیف های فوق العاده دقیقی از سوژه ها به صورت تصویری ارائه می شود که می تواند شامل اشیا، انسان، طبیعت بی جان، مناظر، صحنه های خیابانی و غیره باشد. این سبک در نقاشی و سایر رسانه ها بازتاب پیدا کرد و در جهت خلق تصاویری خیره کننده و واقعی همچون عکس قدم برداشت.

Raphaella Spence

عموما هنرمندان این سبک از روی عکس کار می کردند؛ بدین صورت که ابتدا عکس مورد نظر را انتخاب کرده و سپس تلاش می کردند آن تصویر را با وفاداری کامل به واقعیت و حتی فراتر از آن در رسانه دیگری همچون نقاشی بازنمایی کنند. این سبک نیز همچون بسیاری از سبک های دیگر مخالفان و موافقانی را با خود به همراه داشت. مخالفان این گروه اظهار داشتند که شبیه سازی عین به عین از عکس در رسانه نقاشی چه تفاوتی با عکاسی و دوربین عکاسی دارد. اما موافقین این قیاس را  صحیح نمی دانستند و هنر نقاشی با دست را بسیار والاتر تلقی می کردند و فتورئالیسم را چالشی برای نمایش قدرت دست هنرمند می دانستند.

Elizabeth Patterson

اصطلاح فتورئالیسم اولین بار توسط لوئیس کی میسل در سال 1986 مطرح شد و در سال 1970 در کاتالوگ نمایشگاه موزه ویتنی با عنوان «بیست و دو رئالیست» مورد استفاده قرار گرفت. در آثار فتورئالیسم وضوح و دقت در جزئیات به صورت یکسان در همه بخش های اثر دیده می شود و حتی مجسمه سازان فتورئالیست اغلب از لباس و لوازم واقعی نیز در اثر بهره می بردند. این واقع گرایی مو به مو در معنا با واژه وریسم مطابقت داشت که در آن هنرمند تلاش دارد با نهایت وفاداری به بازآفرینی سوژه بپردازد. جالب توجه است که در بسیاری از جنبش های هنری قرن نوزدهم و بیستم به جای عکس از سبک فتورئالیسم برای بیان واقعیت ها استفاده می شد.

Oscar Ukonu

در این شیوه بیشتر هنرمندان توانایی بالایی در ترسیم تصاویر واقعی با جزئیات و وضوح زیاد را داشتند؛ همچنین این هنرمندان توانستند با استفاده از دستگاه های اسلاید برای نخستین بار، رنگ و نور را در کنار هم تلفیق کرده و آنها را به یک عنصر واحد تبدیل نمایند. بنام ترین هنرمندان این سبک بدین شرح است: رالف گوئینگز که به ترسیم و بازنمایی فضای داخلی رستوران ها و انواع غذاها پرداخت؛ چاک کلوز که بازنمایی چهره اشخاص از مجموعه آثارش به شمار می رود؛ رابرت بچل که به نمایش زندگی روزمره بخش های گوناگون جامعه آمریکایی پرداخت؛ ریچارد استس که ترکیب بندی چند عکس از خیابان های ناشناس و مناظر شهری را با انعکاسی از شیشه ها، فلز، ماشین ها و حصارهای سنگی و سطوح دیگر ترسیم می کرد؛ دنیس پترسون که بازتابی از زندگی روزمره را به تصویر کشید؛ آدری فلک به بازتاب عناصر تاریخی و موضوعات زنانه می پرداخت؛ اسکار اوکونو که آثارش را با استفاده از خودکار خلق می کرد؛ گاتفرید هلن واین با آثاری از کودکان که گاها زخمی بوده اند به شهرت رسید؛ دیوید کاسان که به نقاشی از نجات یافتگان هولوکاست پرداخت؛ داگ بلادورث آثاری با موضوعات بازی ها و تنقلات خلق کرد.

Gottfried Helnwein