هنر اجرا؛ از میان برداشتن مرز بین هنر و زندگی

You are currently viewing هنر اجرا؛ از میان برداشتن مرز بین هنر و زندگی
  • Post category:غیره

هنر اجرا؛ از میان برداشتن مرز بین هنر و زندگی

هنر پرفورمنس و یا هنر اجرا در دهه 1970 شکل گرفت و مربوط به هنرهای دوره پست مدرن می باشد؛ منشا این هنر به اوایل دهه 1900 و کلوپ شبانه کاباره ولتر برمی گردد که هنر طبقه آوانگارد و تجربی را در طبقه بالای تئاتر سوئیس تفسیر می کرد. این شاخه از هنر معاصر طیف گسترده ای از سبک ها را شامل می شود؛ از جمله هنر بدن، هنر کنشی، هنر رویداد و … پیش از این، هنرمندان مکتب دادائیسم، با ترکیب هنرهای تجسمی و نمایشی، در جهت انتقال مفاهیم و استفاده از روشی نوین استفاده کردند. هنر اجرا، هنر زنده نیز نامیده می شود و پیوند ناگسستنی با هنر مفهومی دارد.

                                                                                                     اثری از بروس مک لین

هنر اجرا، شکلی از هنر است که مبتنی بر زمان بوده و در ذات خود زودگذر است. این هنر که به عنوان یک واقعه زنده تجربه می شود، از جنبه های بازیگری، شعر، موسیقی، رقص و غیره می باشد. این شیوه هنر که معمولا توسط هنرمند و یا گروهی اجرا می شود، می تواند به صورت بداهه باشد و در بسیاری از موارد شکل گیری پیام از طریق تعامل مخاطبان با هنرمند و هنر صورت می گیرد. زمان، فضا، بدن بازیگر، ارتباط و تعامل بازیگر و مخاطب، از عناصر اصلی یک اجرا محسوب می شوند.

یکی از ویژگی های اصلی این هنر، زنده بودن است زیرا در مقابل تماشاگر و مخاطب به صورت زنده اجرا می شود. این هنر دارای پیامی برای مخاطب است که می تواند سرگرم کننده، تکان دهنده و یا دارای هر مفهوم دیگری باشد و به لحاظ ماهیت، تجربی است. هنر اجرا ممکن است شامل نقاشی، مجسمه سازی، دیالوگ، شعر، موسیقی، رقص، اپرا، فیلم های سینمایی، حیوانات زنده و … باشد؛ بنابراین بسیار متنوع و قابل اتصال به هنر شاخه های دیگر نیز می باشد؛ بدین سان بسیاری از مرزها که در بعضی از شاخه های هنر وجود دارد در این هنر کاملا از بین می رود.

                                                                                                         اثری از مونا حاتوم

از نظر آلن کاپرو که یکی از هنرمندان در حوزه هنر اجرا می باشد: میان هنر و زندگی خطی بسیار باریک است که می تواند محو شود. در اینگونه هنر، انتقال پیام در راس قرار می گیرد بنابراین از همه شاخه های دیگر هنری و یا ابزارهای لازم در جهت برقراری این ارتباط و انتقال بهتر مفهوم یاری گرفته می شود؛ این موارد می تواند شامل پخش موسیقی، حرکات اکروباتیک، مجسمه سازی، نقاشی، رقص، برقراری مکالمه هایی در طول اجرا و … باشد.

یکی از عناصر مهمی که در هنرمندان هنر اجرا در بسیاری از آثارشان به دنبال آن هستند، عنصر اتفاق است. بدین معنا که هنرمندان در این شاخه هنری همواره توجه ویژه ای به آنچه که غیر قابل پیش بینی هست دارند که در مقابل چشم مخاطب اتفاق می افتد. هنرمند هنر اجرا با یک خط فکری کلی اثر خود را اجرا می کند و در زمان اجرا ممکن است تغییراتی نیز صورت بگیرد که عامل اصلی این تغییرات می تواند تعاملی باشد که بین مخاطب و هنرمند و اثر برقرار می شود. این مساله روشن می سازد که اتفاق، یکی از موارد بنیادین در بسیاری از آثار اجرا می باشد؛ این شیوه مخاطب و یا تماشاگر را نیز فعال کرده و از حالت منفعل خارج می سازد.

                                                                                                          اثری از جانین آنتونی

یکی دیگر از مولفه ها و عناصر اصلی هنر اجرا، بدن است؛ این عنصر شامل بدن هنرمند یا بازیگر و مخاطب می شود که در تعامل با یکدیگر مفاهیمی را خلق می کنند. این روند برای مخاطب و هنرمند تجربه های جدیدی را ایجاد خواهد کرد و مشارکت موثری صورت می گیرد. از هنرمندانی که در حوزه هنر اجرا فعالیت کردند می توان به جوزف بویز، ویتو آکونچی، مارینا آبراموویچ، یوکو اونو، آلن کاپرو، بروس نائومن، کریس بار، جانین آنتونی، مونا حاتوم، بروس مک لین، جوآن جوناس و … را نام برد.

                                                                                                   اثری از مارینا آبراموویچ