دیوارنگاره ها؛ بیان احساسات قانون گریزانه

You are currently viewing دیوارنگاره ها؛ بیان احساسات قانون گریزانه
  • Post category:غیره

دیوارنگاره ها؛ بیان احساسات قانون گریزانه

دیوارنگاره به معنای تصویر کردن نقش ها، اشکال، حرف ها، نشانه ها، نمادها و … بر روی دیوارهای شهر و در مکان های عمومی می باشد. دیوارنگاره ها از دوران باستان مثل یونان باستان، امپراطوری روم، چین و ایران به عنوان هنر عمومی رواج داشته است. در حدود جنگ جهانی دوم بسیاری از افراد نام و نشام گروه ها را بر روی دیوار ترسیم و یا می نوشتند که به مرور به امری عادی تبدیل شد. در طول دوره ها سبک ها و شیوه های متفاوتی در این زمینه پدیدار شد. این هنر در نیمه دوم قرن بیستم در آمریکا ظهور پیدا کرد و به سرعت در شهر های اروپا نیز گسترش یافت. این هنر از فیلادلفیا از سوی دیوارنویسانی چون کورنبیدو کول ارل آغاز شد و هنرمندان آثار خود را با نام مستعار امضا می کردند. دیوار ساختمان ها، تونل های مترو، واگن های قطار، باجه های تلفن، ایستگاه های مترو و حتی علائم خیابانی از مواردی بود که بستری برای ترسیم آثار این هنرمندان شد.

دیوارنگاره ها دارای پیام های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بودند که به گونه ای به بیان احساسات قانون گریزانه و اعتراض آمیز با اسپری های رنگی می پرداختند. در بسیاری موارد به جهت نمایش تصویر در حوزه فرهنگ عامیانه صورت می گرفت که بخشی از هنر خیابانی و از عناصر اصلی فرهنگ هیپ هاپ به شمار می رود. دیوارنگاره ها اولین بار به صورت علنی در سال 2008 در خیابان های عمومی انگلستان به نمایش گذاشته شد؛ این اتفاق در زمانی بود که موسسه بریتانیایی، تیت مدرن که در سال 1897 پایه گذاری شده بود، 6 هنرمند بین المللی را برای زیباسازی نمای بیرونی موسسه با دیوارنگاره های منحصر به فرد دعوت کرد؛ متاسفانه گروه 7 نفره مسلحی به تخریب این دیوارنگاره های پرداختند و سرانجام به 11 سال حبس محکوم شدند. این مساله قابل ذکر است که در سال 2003 لایحه ای به تصویب رسید که در آن هرگونه نقاشی، نوشته و برچسب زدن بر روی دیوارها جرم محسوب می شد و شخص مرتکب موظف به پرداخت جریمه نقدی و یا مدتی حبس بود؛ همچنین قوانین خاصی وجود داشت که به افراد و هنرمندان خاصی اجازه اجرا بر روی دیوار داده می شد. البته بسیاری از مدیران در اغلب شهرهای بریتانیا با دیوارنگاره ها مخالف بودند و آن را وسیله ای محرک تنش اجتماعی می دانستند به همین دلیل سالانه مبالغ زیادی صرف پاک کردن نوشته ها، نقاشی ها و برچسب های بر روی دیوارها می شد. سازمان حمل و نقل شهری نیویورک نیز بین سال های 1970 تا 1985 هزینه بسیاری را جهت پاک کردن گرافیتی ها صرف کرد. هر چند مدیرانی نیز وجود داشتند که از این هنر به شدت استقبال می کردند و آن را رسانه ای عمومی در جهت انتقال پیام و زیباسازی شهر می داستند. این شیوه امروزه در سراسر جهان به عنوان هنر گرافیتی شناخته شده است.

در دهه 1990 شیوه نوینی از هنر گرافیتی به اسم «علامت زدن» ظهور کرد که استفاده تکراری از یک نماد واحد یا مجموعه ای از سمبل ها را دربرمی گرفت؛ این شیوه به منظرو جلب توجه بیشتر مردم در مناطق راهبردی صورت می گرفت. دنیای هنر از این شیوه به تحریک عقاید و اجرای آثاری خارج از گالری ها و در فضای عمومی علاقه وافری نشان داد. فرهنگ هیپ هاپ ها که در آمریکا به شهرت رسیده بود، نقاشی هایی را که با اسپری اجرا شده بود از طریق رسانه های گروهی ترویج دادند و در ویدئو ها خود از آنها استفاده می کردند.

یکی از خصوصیات بنیادین هنر گرافیتی زودگذر بودن آن است؛ زیرا که ریسک حذف شدن یا کشیده شدن نقاشی دیگری بر روی آن وجود دارد. در این هنر دیوارهای شهری محلی برای بازگو کردن تفکرات سیاسی، اعتراض ها، اعتقادات اجتماعی، هشدارهای محیط زیستی، آشفتگی های اجتماعی، عدالت اجتماعی، مصرف گرایی و زوال می باشد که هدف آن ارائه پیام به توده مردم است زیار که عمومی بودن این گونه آثار از دیگر خصوصیات بارز آن به شمار می رود. در بسیاری موارد عناصر معماری و یا شهری در دیوارنگاره ها حضوری فعال دارد از جمله پنجره ها، پلکان و دیگر مواردی که در معماری ساختمان ها و در شهر حضور فیزیکی دارند. در دیوارنگاره ها معمولا از رنگ های بسیار و درخشان استفاده می کردند که علاوه بر زیباسازی شهر بتواند سبب جلب توجه نیز شود. از هنرمندانی که در حوزه دیوارنگاری فعالیت داشتند می توان کیت هرینگ، ژان میشل باسکیت، جیکوب لارنس، را نام برد.