آرته پوورا؛ ابطال ارزش گذاری تجاری دنیای هنر

You are currently viewing آرته پوورا؛ ابطال ارزش گذاری تجاری دنیای هنر
  • Post category:غیره

آرته پوورا؛ ابطال ارزش گذاری تجاری دنیای هنر

آرته پوورا، عبارتی ایتالیایی است به معنی هنر فقیر که یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین جنبش های آوانگارد در اواخر دهه 1960 میلادی به شمار می رود که در مقابل نقاشی های انتزاعی مدرن قرار داشت؛ این جنبش که با هنر مفهومی پیوستگی داشت، در اروپای جنوبی آغاز شد و گرایشی از هنر جدید محسوب می شود. در این هنر از مواد اولیه بی ارزش روزمره همچون خاک، ترکه های چوب و روزنامه برای خلق آثار بهره می بردند که اشاره ای به دوران پیش از صنعتی شدن داشت. هدف هنرمندان این گروه نفی و ابطال ارزش گذاری تجاری دنیای هنر و از میان برداشتن مرزهای قراردادی بین هنر و زندگی روزمره بود؛ بدینسان این هنر در تلاش بود تا تعاریف نو برای مفاهیمی چون ارزش ها ارائه کند و صنعتی شدن و دستگاهی شدن را مورد انتقاد قرار دهد.

نخستین بار جرمانو چلانت که از منتقدین ایتالیایی بود، عنوان آرته پوورا را به کار برد. او نمایشگاه های متعددی را در حوزه همین موضوع برگزار کرد و کتابی با همین عنوان در سال 1969 میلادی تالیف کرد. هنرمندان آرته پوورا به جای نقاشی بر مجسمه سازی تمرکز داشتند و با آنچه که مرتبط به تکنولوژی بود مقابله می کردند؛ آنها همواره مخالف تسلط تکنولوژی بر دنیای هنر بودند. هنرمندان و چهره های اصلی این جنبش بدین شرح است: مایکلانجلو پیستولتو، ژنیس کونلیس، جووانی انسلمو، جوزپه پنونه، جولیو پائولینی، ماریو مرز، لوچانو فابرو، گیلبرتو زوریو.

Giovanni Anselmo

یکی از پیشگامان این هنر آلبرتو بوری به شمار می رود؛ وی به عنوان نقاش ایتالیایی در جنگ جهانی دوم اسیر و در آمریکا زندانی شده بود. بوری در زندان به نقاشی می پرداخت و به دلیل عدم امکانات از هر ماده ای مثل گونی و کاغذ پاره در کارهایش استفاده می کرد.

هنرمندان آرته پوورا اندیشه ماورایی بودن، بی زمان بودن و برتر از واقعیت بودن هنر را به چالش کشیدند. به عنوان مثال جیووانی انسلمو به عنوان یکی از هنرمندان این شیوه، اثری با عنوان «ساختاری که می خورد» را خلق کرد که ناپایدار و خراب شدنی بود. اثر وی دارای دو سنگ بود که در کنار هم قرار گرفته بودند و در بین آنها سبزیجات و میوه وجود داشت که به مرور خراب می شد و به زوال و انهدام اثر منتهی می شد.

Giovanni Anselmo

از اهداف هنرمندان این شیوه زیر سوال بردن اندیشه «یگانه بودن اثر هنری» است؛ بدین صورت اثری از هنر کلاسیک را با قالب گیری و تکرار به چالش کشیدند. این جنبش تا حدودی نشات گرفته از فضای سیاسی اواخر دهه 1960 بود به خصوص شورش دانشجویان پاریسی در سال 1968 و مخالفت هایشان در برابر با جنگ ویتنام.

Giulio Paolini

چیدمان پیستولتو با عنوان «ویتنام» در همین رابطه خلق شد که اثری ضد جنگ به شمار می رود و این مساله به عنوان یکی از دغدغه های آرته پوورا محسوب می شود. در این اثر ارتباط تعاملی بین اثر و تماشاگر ایجاد می شد به صورتی که چهره ها و تصاویری روی آینه چسبانده می شدند و بیننده با دیدن آنها و تصویری که از خود در آینه می دید، جزئی از اثر می شد.

michelangelo pistoletto

هنرمندان این جنبش با عقایدی که داشتند در اروپا و امریکا نمایشگاه های متعددی را برگزار کردند و نقش موثری را در هنر آوانگارد قرن بیستم ایفا کردند؛ اما با توجه به اندیشه هایی که درباره ارزش گذاری های تجاری آثار هنری داشتند در نهایت با شکست مواجه شدند و نتوانستند در مقابل اندیشه های تجاری سازی آثار هنری بایستند.

Pietro Gilardi