هنر بدن؛ بدن انسان به مثابه رسانه مفهومی

You are currently viewing هنر بدن؛ بدن انسان به مثابه رسانه مفهومی
  • Post category:غیره

هنر بدن؛ بدن انسان به مثابه رسانه مفهومی

بدن در بسیاری موارد مرکز توجه یک اثر هنری محسوب می شود که به شیوه های متفاوت بروز پیدا کرده است و اکثر مفاهیم ارائه شده به واسطه بدن دارای مفاهیم انتقادی به مسائل اجتماعی می باشند. بهره بردن از اندام انسان در ارائه معنا و مفهومی در هنر، بادی آرت نامیده می شود. هنرمندان این شاخه هنر مفهومی، بدن انسان را بیشتر از هر ابزار دیگری مناسب برای ایجاد ارتباط دانسته اند؛ بنابراین به قابلیت ها، حالات و حرکت بدن انسان آگاهی کاملی دارند.

هنر بدن یا body art از هنرهای دوره معاصر محسوب می شود؛ هر چند ریشه های این هنر را می توان در سالیان بسیار دور در بسیاری از مکان های دنیا که بدن را به شیوه های متفاوت رنگ آمیزی و خالکوبی می کردند، مشاهده کرد. به عنوان مثال بسیاری از آثاری در این حوزه امروزه خلق می شوند ریشه در هنر بدن قبیله های آفریقایی و سرخپوستان دارند؛ در بسیاری از قبایل بدن به عنوان بومی برای تزئین و هنروری بود و یا با نقاشی بر روی بدن به عنوان لباس استفاده می کردند. در قوم سرخپوستان، هر فرد بنا به موقعیت خود، صورت و اندام خود را با تکیه بر مفاهیم مورد نظر منقوش می کرد و به همین صورت در مراسم حضور پیدا می کرد. بدن همواره نمایش دهنده شاخصه های هویتی مانند جنسیت، نژاد و قوم محسوب می شود و عموما در آیین های مذهبی و بسیاری از جشن ها از دیرباز مورد استفاده قرار می گرفته است.

 ظهور هنر بدن در دهه شصت و هفتاد میلادی بعد از شکل گیری هنر مینیمال می باشد که سرآغازی است برای دوره پست مدرن. هنر بدن به عنوان یکی از زیرشاخه های هنر مفهومی، اصطلاحی است که در اوایل دهه 1960 میلادی ابداع شد. هنر بدن به همراه آغاز تبادل ارتباط با مخاطب شروع می شود و هر اتفاقی بعد از این ارتباط رخ دهد جزئی از آن هنر خواهد بود. مساله ای که بیشترین اهمیت را داراست مفهوم است و چگونگی ارائه آن همچون همه هنر های مفهومی دارای محدودیت نخواهد بود؛ بدین سان ایده، فکر و مفهوم در راس این ارتباط قرار می گیرد و هدف رسانیدن مفهومی به مخاطب ورای ظاهر و صورت اثر است و وسیله بیان هر چیزی می تواند باشد. هنر بدن با وجود درگیر کردن بیشتر مخاطب می تواند اثرگذاری عمیق تر و منحصر به فردی را داشته باشد.

اثری از ایو کلین

برای هنرمندان بدن، حضور هنرمند به فیزیک بدنی هنرمند ترجمه می شود زیرا در بسیاری موارد هنرمند خود نقشی را ایفا می کند و حضور فیزیکی اش به عنوان عنصر اصلی اثر شناخته می شود. بدین سان هنرمند در لحظه مفهومی را که در ذهن دارد، خلق می کند و تبادل ارتباط به واسطه حضور مخاطب صورت می گیرد. هربرت رید به عنوان مورخ و منتقد هنر معتقد است که واژه هنر تنها باید به آن دسته از فعالیت هایی اطلاق شود که در ارتباط با زیست شناسی بدن انسان است. بنابراین موقعیت بدنی موقعیت انسانی را تعریف می کند. در هنر بدن، نمادها و مفاهیم دنیای بیرونی بر روی بدن انسان بازتاب پیدا می کند و به نمایش گذاشته می شود.

بادی آرت دارای دو گرایش جدید در شیوه اجرا می باشد؛ در گرایش اول مواد و متریال مورد استفاده خواستگاه سنتی در تاریخچه تصویرسازی بر روی بدن دارد به عنوان مثال خالکوبی. در گرایش دوم مواد ریشه سنتی ندارند و تصاویر مورد استفاده به صورت تصویرسازی نوین می باشد و دارای تکنیک های جدید و خلاقانه ای است.

اثری از کارلوس ری

فرانسوا پلوشر در بیانیه هنر بدن این تعریف را بیان می کند که بدن داده بنیادین است. در هنر بدنی هنرمندان، لذت، رنج، مریضی و مرگ خود را بر روی آن ثبت می کنند و در طی تکامل بیولوژیک فرد اجتماعی شده را شکل می دهند؛ یعنی تحت شرایطی قرارش می دهند که پاسخگوی تمام نیازها و محدودیت های قدرت مستقر باشد. رفتار گروه در برابر پدیده‌های اجتماعی به شرح وضعیت بدن شخصی‌ بستگی دارد؛ از جمله اعتصاب، انقلاب، جنگ، بحث اقلیت‌ها و غیره. هنر بدنی از جمله هنرهای مفهومی است که پیوند نزدیکی با هنر اجرا دارد که در اکثر مواقع بعد از اجرا به صورت فیلمبرداری و عکس نیز ارائه خواهند شد زیرا اینگونه هنرهایی که به صورت زنده و لحظه ای رخ می دهد می بایست به واسطه عکس و فیلم ماندگار شوند.

از جمله هنرمندانی که در این حوزه فعالیت داشته اند می توان ایو کلین، فرانسوا پلوشر رینا لین، الکسا مید، آنتونیو ساندرا، وروشکا، باربد گلشیری، امیر معبد، هومن داوودی و … را نام برد.

اثری از جوهانس دیملینگ